کتاب «مرز سایه» نوشتهی «جوزف کنراد» و ترجمهی «سهیل سمی» است. ناشر دربارهی کتاب آورده است: «درباره این رمان – مرز سایه – نوشتهاند که دستمایهاش تجربه خود نویسنده بوده است. گویا کنراد در دورهای که زندگیاش را عمدتا بر پهنه دریا میگذرانده، ناگهان بدون هیچ دلیل مشخصی کار خویش را رها میکند و حتی بعد از مدتی دچار تشویش و بیتابی عصبی میشود. در همین اوضاع به شکلی ناگهانی به او پیشنهاد میشود که فرماندهی یک کشتی به نام "اوتاگو" را بپذیرد و کنراد این پیشنهاد وسوسهانگیز را میپذیرد، چون از این طریق میتواند در جوانی برای نخستین بار ناخدایکم یک کشتی باشد، مقامی که معمولا به افسران جوان پیشنهاد نمیشده است گویا در آن زمان بیماری مرموزی در میان ملوانان شیوع داشته است. در تمام آثار کنراد یک شخصیت مرموز وجود دارد و نمود این شخصیت در بعضی از آثار او که جزو بهترین کارهایش هستند بهمراتب بیشتر از آثار دیگر و اغلب پرحجمتر است. در آثار او تاریکی حضوری همیشگی و کاملا نمادین دارد. تاریکی مثل حجمی غلیظ و متراکم و هوشمند است که سیلان مییابد و بهتدریج دل و روح و ذهن و اندیشه مردان کنراد را اشغال میکند. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «و من ناگهان همه اینها را رها کردم. درست مثل پرندهای که از روی شاخهای دنج و راحت پر بکشد، آن کار و کشتی را رها کردم. پنداری ناگهان و بی اختیار از جایی صدای زمزهای شنیده یا چیزی دیده بودم.» این کتاب را انتشارات «ققنوس» منتشر کرده است.
ثبت نظر : کاربر عزیز نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.