کتاب «مادر جون چرا اسمم یادت رفته!؟» نوشتهی «سالی مورفی» یا تصویرگری «هیتر پاتر»را «پروین علیپور» به فارسی برگردانده است. اگرچه این داستانبرای کودکان و نوجوانان نوشته شده اما بزرگسالان نیز مخاطب آن هستند. این کتابجایزه کتاب سال استرالیا (۲۰۰۹) را از آن خود کرده و نیز کاندیدای چند جایزه ادبی دیگر شده است.ناشر دربارهی این اثر اورده است: «قهرمان اصلی این داستان، دخترکی ۹ ساله به نام پرل است. پرل، در مدرسه خود را تنها و در گروهی یکنفره احساس میکند! او دوست دارد شعر بگوید، اما با وجود اصرار معلمش که میگوید شعر باید قافیه داشته باشد، شعرهایش قافیه ندارند! برای پرل هیچ صدایی دلنوازتر از صدای زنگِ آخر مدرسه نیست؛ هرچند وقتی به خانه برمیگردد، مادرجونِ دوستداشتنیاش، گاهی حتی او را نمیشناسد و مامانش از مراقبت دائمی مادرجون دارد از پا میافتد...» نویسنده دربارهی داستان گفته است: «شبی تازه به رختخواب رفته بودم که شعری به ذهنم رسید. آن را روی کاغذ نوشتم و در هفتههای بعد، باز هم چیزهایی به آن اضافه کردم. سرانجام دریافتم که داستانی شکل گرفته است. خوشحالم که شخصیتی مانند پرل در این داستان همراهیام کرد؛ هرچند که هربار داستانش را میخوانم، اشکم در میآید!» در بخشی از داستانمیخوانیم: «میگویم، مامان. میگوید، هووم. سرش را بلند نمیکند. میگویم، هیچی. مامان همچنان کتاب میخواند. دلم میخواهد بپرسم: حال مادرجون بهتر میشود؟ میشود باز هم وقتی وارد اتاقش میشومبنشیند و لبخند بزند؟ میشود باز هم با لطیفههایش دربارهی مرغها و جادهها به خندهام بیندازد؟ ولی مامان انگار اینجا نیست. دارد کتاب میخواند و در دنیای داستانش غرق شده است. شاید در آن صفحات چیزهای شادتری هست. خوشبه حال مامان. گمانم بهتر است من هم کتابی گیر بیاورم.» کتاب حاضر را نشر «چشمه» منتشر کرده است.
ثبت نظر : کاربر عزیز نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.